حجتالاسلام خلج در گفتوگو با گیل 25؛
حجتالاسلام ناصر خلج گفت: مردم کوفه از زن بارگی، شراب خواری و سگ بازی یزید خسته شدند، لذا نامه نوشتند و امام حسین (ع) را به کوفه دعوت کردند، امام هم نماینده خود «مسلم» را به کوفه فرستاد.
حجتالاسلام ناصر خلج از واعظان کشورمان به مناسبت اول ماه محرم در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری گیل 25 گفت: ۱۵ ماه رجب معاویه از دنیا میرود و یزید جایگزین او میشود، یزید برای والی مدینه نامه مینویسد و از او میخواهد که از سه نفر امام حسین (ع)، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن مسعود بیعت بگیرد و سپس میگوید که اگر امام حسین (ع) بیعت نکرد، بر او سخت بگیر وگرنه گردنش را بزن!
وی در ادامه افزود: امام حسین (ع) ۲۸ ماه رجب از مدینه خارج شده و سوم شعبان روز تولد خودشان وارد مکه میشوند، تا روز هشتم دی الحجه امام در مکه میماند، به همین دلیل هم یزیدیان تصمیم میگیرند امام را در مکه ترور کنند، اما به حرمت خانه خدا این کار را نکرده و امام هم از مکه خارج شده و در صحرای کربلا با سپاه حر روبه رو میشوند.
حجتالاسلام خلج درباره نامههایی که از سوی کوفیان برای بیعت گرفتن با امام حسین (ع) دریافت کردند، گفت: چرا که مردم کوفه از زن بارگی، شراب خواری و سگ بازی یزید خسته شده و لذا امام حسین (ع) هم سفیری به سمت کوفه فرستاد که مسلم بن عقیل پسر عمویشان بود تا شرایط را بررسی کنند.
وی دراین باره افزود: یک نامه هم امام حسین (ع) درباره شخصیت حضرت مسلم و جایشگاهشان نوشتند که بسیار حائز اهمیت است و در این نامه اشاره کردند که مرقومه برای گروهی که مومن و گروهی که مسلمان هستند، نوشته شده است چرا که از نظر ایشان بین مومن و مسلمان تفاوتهایی است، در بین اعراب وقتی قرار بوده نامه رسانی بفرستند یک شخصیت بزرگوار را به سمت مقابل میفرستادند که برای امام حسین (ع) حضرت مسلم تنها یک پسرعمو نبود بلکه برادر او محسوب میشد، امام هم در نامه اشاره میکنند که بین اهل بیتشان شخص مورد اطمینانی به سمت مردم کوفه میفرستم تا از حال شما با خبر شود.
حجتالاسلام خلج اظهار داشت: وقتی مسلم به کوفه میرسد مردم دسته دسته با او بیعت میکنند، سپس حضرت مسلم هم برای امام نامه مینویسد که مردم شما را میخواهند. در تاریخ آمده است که وقتی پیغمبر (ص) عقیل پدر حضرت مسلم را دید فرمود که من دو برابر او را دوست دارم چرا که خود عقیل شخصیت خوبی است و دوم اینکه فرزندی دارد (اشاره به جناب مسلم دارد) که در راه محبت فرزند علی (ع) کشته میشوند، این حرف را زمانی که هنوز مسلم به دنیا نیامده بود پیغمبر میفرمایند.
مسلم چطور در کوفه تنها شد
وی همچنین اظهار داشت: امام حسین(ع) در نامه به مردم کوفه میفرمایند که مسلم جانشین من است، احترام او احترام من و اهانت به او اهانت به من است. زمانی که ابن زیاد به کوفه آمد، دروازههای کوفه را بسته و بزرگانی، چون میثم تمار، مختار و کمیل را گرفتند و میثم هم به عقیل فرمود بود که تو کشته میشوی و ایام شهادت هم در همین چند روز مانده به محرم است، لذا اینطور شد که دور حضرت مسلم خالی شد و او اول شهید راه امام حسین (ع) به شمار آمد چرا که تک و تنها ماند. روایت هست که در نماز مسجد یک عده پشت ایشان بودند، اما وقتی از درب مسجد خارج شدند تنها پنج نفر و چند قدم که جلو رفتند هیچکس با او نبود، در تاریخ هست که ایشان متحیر مانده بودند که کجا بروند.
وی در ادامه گفت: مسلم به درب خانهای میرود و زنی به نام توعه به او آب میدهد، او به زن میگوید که من در این شهر غریبم و خودش را معرفی میکند، این شیرزن در منزل او را سکنی میدهد و چند روزی در خانه او میماند، اما توسط پسرش محل حضورش لو میرود و ابن زیاد به سمت خانه لشگرکشی کرده و او را دستگیر میکند. نکته مهم این است که ابن زیاد برای دستگیری مسلم یک گروه را میفرستد، اما هیچکس حریف جنگاوری او نبوده است، بنابراین درخواست نیروی کمکی میکنند، باز ابن زیاد عصبانی میشود که یعنی این همه آدم حریف یک تن نمیشوید؟ شخصی که در خواست کمک کرده بود میگوید تو فکر میکنی من را به جنگ بقال کوفه فرستادی؟ جناب مسلم بقال نیست دلاوری را از عموی خود آموخته، اما در نهایت او را با حیله و ترفند گرفته و به او به ظاهر امان میدهند و دستگیرش میکنند.
عاشقی که تشنه جان داد
حجتالاسلام خلج اظهار داشت: قانونی در وادی عشق و محبت داریم که محب اگر از محبوب خود رای نگیرد در عشق خود صادق نیست، مسلم آنقدر عاشق بود که تشنه جان داد، مثل امام حسین (ع) سر از بدنش جدا کردند، وقتی او را بالای دارالاماره بردند شروع به گریه کرد، اول طلب آب کرد چند مرتبه آب را به دهان آورد، اما خون در ظرف جاری شد و او هم گفت قسمت نیست باید تشنه جان دهم، وقتی از او علت گریهاش را پرسیند گفت: من برای خود گریه نمیکنم برای امام حسین (ع) و زن و بچهای که همراه ایشان در راه هستند گریه میکنم که با نامه من به سمت کوفه میآیند. سپس سرشان را جدا کرده و از بالای دارالاماره بدنشان را به زمین انداختند.
وی درباره نگاه امام حسین (ع) به مسلم گفت: حالا روز عاشورا شده، امام حسین (ع) چند جا حضرت مسلم را صدا میکنند با اینکه ایشان نهم ذی الحجه شهید شدند یک جا وقتی به چپ و راست نگاه میکند و کسی را نمیبیند، چند نفر را صدا میکنند حبیب بن مظاهر، ظهیر و مسلم بن عقیل این نشان از جایگاه آنها دارد، امام میفرمایند کجایید که غربت من را ببینید و یک جا هم غروب عاشورا امام مسلم را صدا میزنند.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: زمانی که امام مسلم را به سمت کوفه راهی میکند دو همراه هم با او میفرستد که یکی از آنها از تشنگی در راه فوت میشود، خود حضرت مسلم در تاریخ هست که اشعاری میگویند که انگار قرار است به سمت مرگ بروند و زمزمه میکنند که مرگی که در راه خدا و شهادت باشد اعتلای کلمه حق است، من جلودار و پرچمدار حسین هستم و ازاین مرگ استقبال میکنم.
حجتالاسلام خلج اظهار داشت: عربها یک رسم دیگری هم دارند که موقع جنگ رجز میخوانند، دراین رجز خود را معرفی میکنند و علت جنگ را میگویند که چنین رسمی در کربلا و کوفه زیرپا گذاشته شد، در کوفه وقتی حضرت مسلم را دستگیر کردند او شروع به رجزخوانی و خود را معرفی کرد و گفت که از مرگ هراسی ندارد، مرگی که در راه خدا باشد را قبول میکند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اول شهید راه امام حسین (ع) که بود؟" هستید؟ با کلیک بر روی اقتصادی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اول شهید راه امام حسین (ع) که بود؟"، کلیک کنید.