شکاری کشف سلاح قاچاق
هرگاه صحبت از شکاری کشف سلاح قاچاق به میان می آید، در واقع به مبارزه ای بی امان در دل طبیعت اشاره دارد؛ تلاشی که برای حفاظت از گنجینه های زیستی و مقابله با دست های نامرئی سوداگران بهار هر روز در جریان است. این پدیده، نه تنها زنگ خطری جدی برای حیات وحش در حال انقراض است، بلکه نمادی از هشدارهای پیاپی برای امنیت و سلامت اکوسیستم های ما به شمار می رود. شاهد افزایش روزافزون عملیات هایی هستیم که در سراسر کشور، از دل کوهستان های سر به فلک کشیده تا دشت های وسیع، برای ردیابی و توقف این تخلفات به اجرا درمی آیند. این محتوا به ما کمک می کند تا با ابعاد جامع این پدیده، از ریشه ها و پیامدهای آن گرفته تا راهکارهای مبارزه و نقش حیاتی نهادهای مسئول و مردم، عمیق تر آشنا شویم.
سلاح قاچاق شکاری؛ چراغ قرمزی برای طبیعت و حیات وحش ایران
سلاح شکاری قاچاق، پدیده ای است که در سایه بی تفاوتی ها و بی قانونی ها، چون خنجری تیز بر قلب طبیعت فرود می آید. این سلاح ها اغلب بدون مجوزهای قانونی وارد کشور می شوند، یا اینکه سلاح های مجاز هستند که به صورت غیرقانونی خرید و فروش و حمل می شوند، و یا حتی بدتر، سلاح هایی دست ساز و تغییریافته اند که هیچ استاندارد و ردیابی مشخصی ندارند. هر یک از این انواع، خطری جدی برای امنیت زیستی و حتی امنیت جامعه به شمار می روند. وقتی سلاحی بدون هویت و تحت نظارت دولتی در دست افراد سودجو قرار می گیرد، به معنای آزادی عمل بیشتر برای آن ها و کاهش امکان پیگیری تخلفات است. این مسئله، یک چراغ قرمز بزرگ برای تمامی دوستداران محیط زیست است.
تهدید مستقیم گونه های نادر و در معرض انقراض
تصور کنید یک گونه جانوری، سال هاست که در برابر خطرات طبیعی و تغییرات اقلیمی مقاومت کرده و اکنون جمعیت آن به تعداد انگشت شماری رسیده است. حال، دست شکارچیان متخلف، با سلاح های قاچاق، آخرین امیدهای بقای این گونه را نشانه می رود. کشف سلاح شکاری غیرمجاز در مناطق حفاظت شده، بارها با کشف لاشه گونه های ارزشمندی چون پلنگ، یوزپلنگ، قوچ و میش وحشی و پرندگان کمیاب همراه بوده است. این اتفاقات تلخ، به ما یادآوری می کنند که هر سلاح قاچاق، پتانسیل به خطر انداختن زندگی چندین گونه ارزشمند را دارد و هر عملیات دستگیری شکارچیان متخلف، از یک فاجعه زیست محیطی جلوگیری می کند.
هر سلاح قاچاق شکاری، تنها یک ابزار نیست، بلکه نمادی از تهدیدی خاموش است که می تواند سال ها تلاش برای حفظ یک گونه را در یک لحظه به باد فنا دهد.
برهم خوردن تعادل اکوسیستم
حضور بی رویه و غیرقانونی شکارچیان با قاچاق اسلحه شکار، منجر به کاهش جمعیت حیوانات شکاری شده و در نتیجه، تعادل ظریف اکوسیستم ها را برهم می زند. این کاهش جمعیت، خود به خود بر زنجیره غذایی و روابط پیچیده بین گونه ها تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، کاهش جمعیت گوشت خواران باعث افزایش بی رویه جمعیت علف خواران شده و این امر به تخریب پوشش گیاهی و فرسایش خاک منجر می شود. این چرخه مخرب، نشان می دهد که جرایم زیست محیطی، تنها به یک حوزه خاص محدود نمی شوند و پیامدهای گسترده ای بر تمامی ابعاد طبیعت دارند.
ابعاد امنیتی و اجتماعی پنهان
فراتر از ابعاد زیست محیطی، وجود سلاح های قاچاق شکاری می تواند ابعاد امنیتی و اجتماعی نگران کننده ای داشته باشد. در مناطق روستایی و عشایری، جایی که مرز بین زندگی انسان و حیات وحش نزدیک تر است، وجود این سلاح ها می تواند حس ناامنی را افزایش دهد. این سلاح ها ممکن است در درگیری های محلی مورد استفاده قرار گیرند یا به دست افراد ناباب افتاده و از آن ها برای مقاصد مجرمانه دیگری سوءاستفاده شود. به همین دلیل، مبارزه با قاچاق اسلحه شکار، نه تنها برای طبیعت، بلکه برای حفظ امنیت و آرامش جامعه نیز حیاتی است.
عملیات های پی درپی: رد پای شکارچیان و سلاح های کشف شده
شاید بارها در اخبار شنیده باشیم که «عملیاتی موفقیت آمیز در کشف سلاح های قاچاق» یا «دستگیری باند شکارچیان متخلف» انجام شده است. این خبرها، تنها نوک کوه یخ تلاش های بی وقفه و شبانه روزی هستند که در پشت پرده برای حفاظت از طبیعت ایران در جریان است. از استان های مرزی که مسیر ورود این سلاح ها به شمار می روند، تا قلب مناطق حفاظت شده، محیط بانان و نیروهای امنیتی لحظه ای از مراقبت دست نمی کشند.
نمونه های اخیر و موفقیت آمیز عملیات ها
سال هاست که گزارش های مختلفی از عملیات کشف سلاح شکاری غیرمجاز در نقاط مختلف کشور به گوش می رسد. از الموت قزوین که با گونه های نادرش شناخته می شود، تا بهاباد یزد با دشت های وسیع و تنوع زیستی خاص خود، و حتی پایتخت، هیچ نقطه ای از چشم تیزبین محافظان طبیعت دور نمی ماند. این عملیات ها گاهی با کشف تنها یک قبضه سلاح و دستگیری یک متخلف آغاز می شوند و گاهی به انهدام باندهای بزرگ قاچاق اسلحه شکار می انجامند. هر عملیات، داستانی از هوشیاری، تعهد و گاهی رویارویی با خطرات جدی است. محیط بانان با گشت زنی های میدانی، اشراف اطلاعاتی، و حتی رصد دقیق فضای مجازی، رد پای متخلفان را دنبال می کنند. گزارش های مردمی، که اغلب از سوی اهالی محلی دلسوز و طبیعت دوست ارائه می شود، نقش حیاتی در موفقیت این عملیات ها دارد. این گزارش ها، چون چشم های بیداری در گوشه وکنار طبیعت، به کمک محیط بانان می آیند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار آن ها قرار می دهند.
تحلیل آمار و روندها: آیا این مبارزه پایانی دارد؟
با نگاهی به آمار و گزارش های منتشر شده در سالیان اخیر، به نظر می رسد که تلاش ها برای کشف سلاح شکاری قاچاق و مقابله با جرایم زیست محیطی به طور فزاینده ای در حال افزایش است. این افزایش، لزوماً به معنای رشد تخلفات نیست، بلکه نشان دهنده افزایش هوشیاری، تجهیزات بهتر، و همکاری های مؤثرتر بین نهادهای مسئول است. با این حال، باید پذیرفت که این مبارزه، نبردی دشوار و طولانی مدت است. تا زمانی که تقاضا برای شکار غیرمجاز وجود داشته باشد و سوداگری در زمینه حیات وحش جذابیت داشته باشد، این دست تخلفات نیز ادامه خواهد داشت. اما امید این است که با افزایش آگاهی عمومی، تقویت قوانین و همکاری های بین بخشی، روند این تخلفات به سمت کاهشی پایدار پیش برود.
همدلی برای حیات وحش: سه رکن اصلی مبارزه با قاچاق سلاح
مبارزه با شکاری کشف سلاح قاچاق، تنها وظیفه یک نهاد نیست، بلکه نیازمند هم افزایی و همکاری تنگاتنگ چندین رکن اصلی است. این ارکان، چون زنجیره ای به هم پیوسته، در کنار یکدیگر می ایستند تا دیواری مستحکم در برابر متخلفان طبیعت بنا کنند.
سازمان حفاظت محیط زیست (یگان حفاظت)
یگان حفاظت محیط زیست، خط مقدم مبارزه با شکار غیرمجاز و قاچاق سلاح است. محیط بانان، این سربازان گمنام طبیعت، در شرایط سخت و طاقت فرسای کوهستان ها و دشت ها، با کمترین امکانات، شبانه روز مراقب طبیعت و حیات وحش هستند. وظیفه آن ها، شناسایی تخلفات، تعقیب و دستگیری متخلفان و حفاظت از مناطق تحت مدیریت است. تجهیز این عزیزان به فناوری های نوین مانند پهپادها و دوربین های پیشرفته، و همچنین آموزش مستمر، می تواند اثربخشی آن ها را به شدت افزایش دهد. یگان حفاظت محیط زیست، با اقدامات پیشگیرانه و نظارتی خود، می کوشد تا از همان ابتدا، فرصت تخلف را از متجاوزان به طبیعت سلب کند. آن ها نه تنها ضابط قضایی هستند، بلکه دیده بانان و محافظان حیات وحش نیز به شمار می روند؛ کسانی که با تمام وجود خود را وقف این سرزمین کرده اند.
نیروی انتظامی و پلیس اطلاعات
نقش نیروی انتظامی و به ویژه پلیس اطلاعات، در همکاری با محیط زیست، حیاتی و بی بدیل است. این نهادها با اشراف اطلاعاتی گسترده خود، می توانند باندهای قاچاق اسلحه شکار را شناسایی کرده و در عملیات های مشترک، به دستگیری متخلفان کمک کنند. بسیاری از عملیات های بزرگ کشف سلاح شکاری غیرمجاز، بدون پشتیبانی و همکاری نیروی انتظامی امکان پذیر نخواهد بود. تجربیات موفق نشان داده است که هرگاه همکاری نیروی انتظامی و محیط زیست در بالاترین سطح خود قرار گیرد، دست سوداگران و متجاوزان به طبیعت کوتاه تر می شود.
قوه قضاییه
پس از دستگیری متخلفان، نوبت به قوه قضاییه می رسد تا با برخورد قاطع و قانونی، از تکرار جرایم زیست محیطی جلوگیری کند. صدور احکام بازدارنده، نه تنها مجازاتی برای متخلف فعلی است، بلکه هشداری جدی برای دیگرانی است که سودای دست درازی به طبیعت را در سر دارند. تسریع در رسیدگی به پرونده های زیست محیطی و جلوگیری از اطاله دادرسی، می تواند در افزایش اثربخشی مبارزه با این نوع جرایم بسیار مؤثر باشد. قوه قضاییه، با حمایت از محیط بانان و اجرای عدالت، این اطمینان را به آن ها می دهد که زحماتشان بی نتیجه نخواهد ماند.
هم افزایی: رمز موفقیت در یک مبارزه دشوار
توضیح اهمیت همکاری و هماهنگی این سه نهاد برای اثربخشی بیشتر، شاید از اهمیت هر یک از نقش های جداگانه آن ها هم فراتر رود. همان طور که یک پرنده برای پرواز به هر دو بال خود نیاز دارد، مبارزه با قاچاق اسلحه شکار نیز نیازمند هم افزایی کامل این نهادهاست. وقتی محیط بانان، نیروی انتظامی و دستگاه قضا با هم و هماهنگ عمل می کنند، هیچ متخلفی احساس امنیت نخواهد کرد و طبیعت نفس راحتی خواهد کشید. این هم افزایی، تجربه ای است که در هر گوشه از این سرزمین پهناور، طعم شیرین موفقیت را به همراه دارد.
شمشیر قانون: پیامدهای حمل سلاح غیرمجاز و شکار ممنوع
در راه دفاع از طبیعت، قانون همچون شمشیری است که در دستان عدالت، آماده برخورد با متخلفان است. دانستن قوانین حمل سلاح شکاری و پیامدهای تخلف از آن ها، برای تمامی اقشار جامعه، چه شکارچیان قانونی و چه عموم مردم، ضروری است. این دانش، نه تنها می تواند از وقوع جرم پیشگیری کند، بلکه به مردم عادی نیز این امکان را می دهد که با آگاهی بیشتر، در صورت مشاهده تخلف، اقدامات لازم را انجام دهند.
قانون مربوط به حمل سلاح و مهمات
در ایران، حمل و نگهداری هرگونه سلاح گرم، اعم از شکاری یا جنگی، نیازمند مجوزهای رسمی از مراجع ذی صلاح است. این مجوزها شامل پروانه حمل و جواز نگهداری می شود. تفاوت اساسی بین سلاح مجاز بدون مجوز حمل و سلاح کاملاً غیرمجاز (قاچاق) در این است که مورد اول، سلاحی است که شاید به طور قانونی خریداری شده اما فرد مجوز حمل آن را ندارد، در حالی که سلاح قاچاق، اصلاً هیچ سابقه قانونی در کشور ندارد و ورود آن غیرمجاز بوده است. مجازات حمل و نگهداری سلاح شکاری غیرمجاز بسته به نوع سلاح، می تواند شامل جریمه های نقدی سنگین، ضبط سلاح، و حتی حبس باشد. هدف از این قوانین حمل سلاح شکاری، نه تنها کنترل سلاح در دست مردم، بلکه پیشگیری از سوءاستفاده های احتمالی و حفظ امنیت عمومی است.
قوانین شکار و صید
فراتر از قوانین مربوط به سلاح، مقررات سختگیرانه ای نیز برای شکار و صید در نظر گرفته شده است. این قوانین شامل:
* محدودیت زمانی و مکانی: شکار در فصول خاص، در مناطق حفاظت شده یا پارک های ملی، و بدون پروانه شکار ممنوع است.
* محدودیت گونه ای: شکار برخی گونه های جانوری که در لیست حفاظت شده یا در معرض انقراض قرار دارند، به طور کامل ممنوع و دارای مجازات بسیار سنگین است.
* جریمه های نقدی و حبس: مجازات شکار غیرمجاز گونه های حفاظت شده و عادی، بسته به نوع گونه، می تواند شامل جریمه های نقدی بسیار بالا و حبس های طولانی مدت باشد.
* مصادره سلاح و ادوات شکار: در اکثر موارد تخلف، سلاح و تمامی ادوات شکار کشف شده، توسط مراجع قضایی مصادره خواهد شد. این اقدام، یک مجازات بازدارنده قوی برای متخلفان به شمار می رود.
در سال های اخیر، شاهد تلاش هایی برای تقویت قوانین شکار و صید و پوشش خلاءهای قانونی بوده ایم. پیشنهاداتی برای افزایش میزان جریمه ها، سخت تر کردن مجازات ها، و تسریع در روند رسیدگی به پرونده های زیست محیطی ارائه شده است. امید می رود که با اجرای این قوانین، پیامدهای قانونی حمل سلاح غیرمجاز و شکار غیرقانونی، به حدی بازدارنده شود که دیگر هیچ کس جرأت دست درازی به طبیعت را نداشته باشد.
سپر مردمی: اهمیت مشارکت عمومی در حفاظت از طبیعت
در کنار تمامی تلاش های نهادهای مسئول و شمشیر بران قانون، هیچ سپری محکم تر از مشارکت عمومی در برابر سوداگران طبیعت وجود ندارد. مردم، به عنوان اصلی ترین حافظان و ذینفعان طبیعت، نقش کلیدی و بی بدیلی در حفاظت از محیط زیست و حیات وحش ایفا می کنند. این یک تجربه مشترک است که نشان می دهد بدون همراهی مردم، هیچ برنامه ای برای حفاظت از محیط زیست نمی تواند به طور کامل موفق باشد.
نقش کلیدی گزارش های مردمی
همان طور که در بخش عملیات ها اشاره شد، بسیاری از موفقیت ها در کشف سلاح شکاری قاچاق و دستگیری شکارچیان متخلف، از طریق گزارش های مردمی حاصل می شود. این گزارش ها، چشم های پنهان طبیعت هستند که می توانند اطلاعات ارزشمندی را به محیط بانان ارائه دهند. شهروندان، به ویژه ساکنان بومی مناطق روستایی و عشایری که از نزدیک با طبیعت در ارتباط هستند، بهترین منابع اطلاعاتی برای مشاهده تخلفات و فعالیت های مشکوک به شمار می روند. هر گزارش تخلفات زیست محیطی، حتی کوچک ترین سرنخ، می تواند به کشف یک باند قاچاق، نجات یک گونه در خطر، یا جلوگیری از یک فاجعه بزرگ منجر شود.
راه های ارتباطی: چگونه می توان به محیط بانان کمک کرد؟
برای تسهیل مشارکت عمومی، سازمان محیط زیست سامانه هایی را برای گزارش دهی تخلفات فراهم کرده است. شماره تلفن ۱۵۴۰، به عنوان خط ارتباط مستقیم مردم با یگان حفاظت محیط زیست، از جمله مهم ترین این راه هاست. این سامانه به مردم امکان می دهد تا در صورت مشاهده هرگونه شکار غیرمجاز، حمل سلاح غیرقانونی، تخریب محیط زیست یا آلودگی، بلافاصله موضوع را اطلاع دهند. علاوه بر این، دفاتر و ادارات محیط زیست در سراسر کشور نیز آماده دریافت گزارش ها و شکایات مردمی هستند. این راه های ارتباطی، فرصتی را فراهم می کنند تا هر شهروند مسئول، به یک محیط بان افتخاری تبدیل شود.
فرهنگ سازی: ریشه کن کردن بی تفاوتی
فراتر از گزارش دهی مستقیم، فرهنگ سازی و افزایش آگاهی عمومی، ستون فقرات حفاظت از طبیعت است. کودکان امروز، محافظان طبیعت فردا هستند. آموزش ارزش های زیست محیطی از سنین پایین، در مدارس و از طریق رسانه ها، می تواند نسل های آینده را به دوستداران و پاسداران واقعی طبیعت تبدیل کند. برگزاری کمپین های آگاهی بخشی، تولید محتواهای آموزشی و ترویجی، و حمایت از سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست، از جمله راهکارهای مؤثر در این زمینه است. وقتی جامعه ای ارزش حفاظت از حیات وحش ایران و گونه های در معرض انقراض گونه های جانوری را درک کند، دیگر جایی برای سوداگری و تخلف باقی نخواهد ماند. این تلاش مشترک، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای بقای ما و نسل های آینده است.
چالش ها و افق های روشن: چشم انداز آینده
مبارزه با شکاری کشف سلاح قاچاق، همچون راه رفتن بر لبه تیغ است؛ پر از چالش های پنهان و آشکار، اما همواره همراه با افق هایی از امید و راه حل های نوآورانه. این مسیر دشوار، از ما می خواهد که هم به مشکلات پیش رو آگاه باشیم و هم با نگاهی رو به جلو، به دنبال راهکارهای پایدار بگردیم.
چالش های پیش رو
* وسعت مناطق حفاظت شده و کمبود نیروی انسانی: ایران دارای مناطق حفاظت شده وسیعی است که برای پایش و حفاظت کامل آن ها، تعداد محیط بانان به هیچ عنوان کافی نیست. این کمبود، باعث می شود که بسیاری از نقاط دورافتاده و صعب العبور، از دید پنهان بمانند و فرصتی برای متخلفان ایجاد شود.
* پیچیدگی شبکه های قاچاق: شبکه های قاچاق اسلحه شکار و سوداگری حیات وحش اغلب سازمان یافته و پیچیده هستند. این شبکه ها با استفاده از روش های نوین و بهره گیری از ضعف ها و خلاءها، به فعالیت های غیرقانونی خود ادامه می دهند و ردیابی آن ها نیازمند اشراف اطلاعاتی قوی و تجهیزات پیشرفته است.
* فشار اقتصادی و تأثیر آن بر شکار غیرمجاز: در برخی مناطق، مشکلات اقتصادی و نبود فرصت های شغلی پایدار، ممکن است برخی افراد را به سمت شکار غیرمجاز سوق دهد. این مسئله، یک چالش اجتماعی است که تنها با برخورد قانونی قابل حل نیست و نیازمند راهکارهای توسعه ای و اقتصادی نیز می باشد.
راهکارهای پیشنهادی برای آینده ای بهتر
با وجود چالش ها، می توان با اتخاذ رویکردهای نوین و تقویت برنامه های موجود، افق های روشن تری را برای حفاظت از حیات وحش ایران متصور شد:
1. استفاده از فناوری های نوین: بهره گیری از پهپادها برای پایش مناطق وسیع، دوربین های مداربسته هوشمند با قابلیت تشخیص حرکت، و سامانه های ماهواره ای برای ردیابی تغییرات در زیستگاه ها، می تواند به شدت توانمندی های یگان حفاظت محیط زیست را افزایش دهد. این فناوری ها، نه تنها به جبران کمبود نیروی انسانی کمک می کنند، بلکه دقت و سرعت عملیات ها را نیز بهبود می بخشند.
2. افزایش بودجه و تجهیزات محیط بانی: تأمین بودجه کافی برای آموزش، حقوق و مزایای محیط بانان، و همچنین تجهیز آن ها به وسایل نقلیه مناسب، تجهیزات حفاظتی و مخابراتی مدرن، یک سرمایه گذاری حیاتی برای آینده طبیعت کشور است.
3. تقویت نهادهای مردمی و مشارکت جوامع محلی: حمایت از سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و توانمندسازی جوامع محلی در امر حفاظت، می تواند نقش بسزایی در ایجاد یک سپر دفاعی قوی در برابر متخلفان ایفا کند. آموزش و مشارکت دادن مردم بومی در برنامه های حفاظتی، حس مالکیت و مسئولیت پذیری آن ها را تقویت می کند.
4. آموزش و توانمندسازی شکارچیان قانونی: ارائه آموزش های لازم به شکارچیان دارای مجوز، در خصوص اصول شکار پایدار، اخلاق زیست محیطی و قوانین شکار و صید، می تواند به آن ها در تبدیل شدن به همیاران طبیعت کمک کند و مرز بین شکار قانونی و غیرمجاز را واضح تر سازد.
| چالش های کنونی | راهکارهای پیشنهادی |
|---|---|
| کمبود نیروی انسانی محیط بان | استفاده از پهپاد و دوربین های هوشمند |
| پیچیدگی شبکه های قاچاق | تقویت اشراف اطلاعاتی و همکاری پلیس |
| فشار اقتصادی بر جوامع محلی | توسعه فرصت های شغلی پایدار و آموزش |
نتیجه گیری: مسئولیت مشترک برای حفظ گنجینه حیات وحش
مبارزه با شکاری کشف سلاح قاچاق و پیامدهای ویرانگر آن بر طبیعت، نبردی است که تمامی ما در آن سهیم هستیم. این پدیده، نه تنها به انقراض گونه های جانوری منجر می شود، بلکه تعادل اکوسیستم ها و حتی امنیت جامعه را نیز به خطر می اندازد. دیدیم که چگونه از الموت تا بهاباد، محیط بانان، نیروی انتظامی و قوه قضاییه، با همکاری یکدیگر، برای حفاظت از این میراث ارزشمند تلاش می کنند. اما در نهایت، این همبستگی ملی و مشارکت آگاهانه مردم است که می تواند سپری محکم در برابر متجاوزان به طبیعت ایجاد کند.
بیایید همگی در این مسئولیت مشترک سهیم باشیم و با آگاهی از قوانین حمل سلاح شکاری و مجازات شکار غیرمجاز، و همچنین با گزارش تخلفات زیست محیطی از طریق سامانه های ارتباطی، به پاسداری از طبیعت بی نظیر ایران کمک کنیم. حفاظت از منابع طبیعی و حیات وحش، تنها یک وظیفه نیست، بلکه میراثی گرانبهاست که باید برای نسل های آینده نیز حفظ شود. این گنجینه بی همتا، شایسته دستان مهربان و مسئولیت پذیر ماست.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "کشف سلاح قاچاق در شکاری: جزئیات و ابعاد پرونده" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "کشف سلاح قاچاق در شکاری: جزئیات و ابعاد پرونده"، کلیک کنید.