آخرین خبر نوشت: «هامون» را یادتان می آید؟ بازی درخشان عزت الله انتظامی در نقش «آقای دبیری» را یادتان هست؟ فرامرز قریبیان را در «می خواهم زنده بمانم» چه طور؟ در نقشی متفاوت، که مقتول فرزندش بود و متهم به قتل همسرش، و حالا می خواهد همسرش را که همه چیز، علیه اوست از زیر تیغ نجات دهد.
خسرو شکیبایی، در نقش «رضا صباحی» قطعا یکی از دلبرترین وکلای تاریخ سینما و تلویزیون ما با بازی درخشانش در «خانه سبز» است که البته الآن «حامد تهرانی» در «گناه فرشته»، رقابت تنگاتنگی را با او در دلبری کردن آغاز کرده که باید منتظر باشیم تا ببینیم در پایان سریال حامد تهرانی می تواند دلبرترین شود یا نه؟
خانم ها هم در نقش وکلا حضور پررنگی داشته اند، لادن مستوفی که در «گناه فرشته» در نقش وکیل ظاهر شده ایفاگر نقشی است که قبلا کتایون ریاحی در «این زن حرف نمی زند»، لیلا حاتمی در «دوران عاشقی» و مریلا زارعی در «هیس، دخترها فریاد نمی زنند!» آن را بازی کرده اند و اگر همه این وکلای خانم و آقا را ارزیابی کنیم، درمجموع، سیمایی منفی از وکلا به چشممان نمی آید؛ هرچند که منفی ها مثل همان شیطان وکیل در «او یک فرشته بود» بیش تر در خاطر وکلا مانده و هروقت هم از سیمای وکیل در آثار نمایشی صحبت می شود، این صنف به ضرس قاطع، شاکی اند که ما را منفی نشان می دهند!
بیش تر از آن که سیمای خوب یا بد وکلا در آثار نمایشی چالش باشد انگار اصلی ترین چالش واقعی بودن سیمای وکیل در آثار نمایشی است! همین امروز رسانه های محدود حقوقی رو اگر نگاه کنید و در کانال ها و گروه های حقوقی سر و کله ای بچرخانید اولین چیزی که درخصوص «گناه فرشته» می گویند این است که فضای سازمان قضایی، روند پیگیری یک پرونده و از همه مهم تر شهاب حسینی در نقش یک وکیل در این سریال اصلا شباهتی به واقعیت ندارند و البته در نگاهی دیگر، پرسش این است که «خب چرا باید عینا یا تا حد زیادی واقعی باشد؟»
بگذارید به درام حقوقی مطرح و مشهور آمریکایی «کت شلواری ها» بپردازیم، هاروی اسپکتور آن سریال دقیقا سیمای یک وکیل دادگستری در ایالات متحده را نشان می دهد؟ موسسه حقوقی آن ها و روابطشان عین واقعیت است؟ کار حقوقی واقعا این قدر چالش های متعدد، پرهیجان و عجیب دارد؟ قطعا نه!
«گناه فرشته» یک درام بیوگرافی نیست و حامد تهرانی هم یک شخصیت داستانی است که زاده ذهن کسی است که آن را ساخته و پرداخته، دنیایی هم که حامد در آن فعالیت می کند همین ویژگی ها را دارد، قرار نیست که ما یک گرته برداری موبه مو از نظام قضایی کشور یا چالش های کار حقوقی در ایران را در این سریال ببینیم!
قطعا اگر قرار بود که حامد تهرانی عینا با چالش ها و وقایعی که ما در نظام دادگستری مان داریم عینا برخورد کند، قطعا بخش زیادی از سریال صرف قطعی های مکرر سامانه عدلیران می شد بخش دیگری پشت در دفتر دادگاه می گذشت، حامد هرقدر که تلاش می کرد قاضی را ببیند، قاضی به او وقت نمی داد، احتمالا وکالتش قبول نمی شد چون قاضی به موبه مو اجرا شدن قانون آیین دادرسی مدنی در اعلام وکالت مقید بود و …، خب جذابیت این ها برای نمایش در عرصه نمایش کجاست؟ کجای این چالش ها، گره افکنی های متداول درام است؟ پس به نظر می رسد چالش های متداول نظام دادگستری مان که وکلا هرروز با آن دست و پنجه نرم می کنند چندان برای درام جذاب نیست!
اما در مورد خود حامد تهرانی، سیوالات این است: «کدام وکیل دادگستری دکمه های پیراهنش را این گونه باز می گذارد و به دادگاه می آید؟»، «کدام وکیل دادگستری آن قدر متهور است که به این شکل با قضات کَل کَل کند و به قول خود حامد «شعبده بازی» کند؟»، «کدام وکیل دادگستری در دادگاه داد و بیداد می کند و کل ساحت دادگاه و اولیای دم و همه را به باد ناسزا می گیرد؟» و خیلی سیوالات دیگر که به نظر پاسخش ساده است: «وکیلی که قرار است شهاب حسینی نقش آن را بازی کند!».
تعارف نداریم، قرار نیست که شهاب حسینی را به عنوان نقش اول یک سریال طراز اول در یک نقش پرچالش نمایش دهیم، بعد بخواهیم که این نقش اول ستاره خوش تیپ و خوش صدای ما با آن استایل سیگار کشیدنش که موکل هم عاشقش می شود، عین یک وکیل سیاست ورز، با فراست اهل رایزنی ببر و بدوز، مثل نقطه مقابل خود در این سریال «متین دفتری» بازی کند!
وکیل مورد قبول از نگاه بیننده که شهاب حسینی بازی می کند همین است و هرچند که بخش محدودی از بینندگان خود وکلا هستند و حامد تهرانی را باور نمی کنند و برایشان دلچسب نیست اما باید باور کنیم که دنیای نمایش و قهرمانانش حتی در آثار ریال هم کاملا واقعی نیستند و این خاصیت نمایش و داستان است؛ پس شهاب حسینی وکیل را همین جوری قبول کنیم!
باید در نظر داشته باشیم که همه چیز نمایش و داستان است و حقوقی ها هم اکثرا می دانند که «از این خبرها نیست!» چرا که احتمالا فردی با مختصات رفتاری حامد تهرانی در دنیای واقعی وکالت نه وکیل موفقی است و نه احتمالا مدت زمان زیادی می تواند پروانه وکالتش را حفظ کند؛ با همین رفتارهایی که حامد در قسمت نهم در دادگاه از خودش به نمایش گذاشت احتمالا می رفت برای تعلیق و ابطال پروانه در دادگاه انتظامی وکلا!
عده ای از وکلا نگاه دیگری دارند و می گویند که سیمای غیر واقعی وکیل در سریال «گناه فرشته» مردم را درخصوص وکلا به اشتباه می اندازد که باید گفت واقعیت این است که هرکس که یک بار سر و کارش به دادگستری افتاده و حتی یک بار از در دفتر الکترونیک قضایی داخل رفته باشد متوجه می شود که از این خبرها نیست و واقعیت چیز دیگری است!
همان طور که هاروی اسپکتور و همکارانش در سریال «کت شلواری ها» خیلی ها را به وکالت علاقه مند کرده اند، رضا صباحی «خانه سبز» وکیل دوست داشتنی نسل وکلای جوان امروز شد، حامد تهرانی باانگیزه، تلاشگر، وظیفه شناس و بچه پرروی «گناه فرشته» هم نسل جدیدی را به وکالت علاقه مند می کند! نمایش سیمای واقعی وکالت، نظام دادگستری، قضات و همه ارکان و عوامل قضایی را هم باید همچنان مطالبه کرد اما ماهیت «گناه فرشته» با همه حسن ها و عیب هایش اصلا قرار نیست که نمایان گر همه واقعیت های موجود باشد و درنهایت داستانی است که هدف اصلی اش سرگرم کنندگی و قرار نیست اصلاح گر و آموزنده باشد!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "سیمای وکیل در «گناه فرشته» و واقعیت هایی که باید بپذیریم" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "سیمای وکیل در «گناه فرشته» و واقعیت هایی که باید بپذیریم"، کلیک کنید.