
گفتگو منبعی برای خرد جمعی سیاستگذاری کارامد است . در این چارچوب نظری سیاست عرصه گفتگو میان اراده های خردمند است. در این میان البته به تعبیر هادی خانیکی قدرت و سیاست اگر با گوهر گفتگو سرشته نباشند و تجربه های ذهنی و زبانی اگر برآمده از خودکامگی های تاریخی باشند در غیاب ساختارهای اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی مناسب سد راه گفتگو می شوند و عرصه را برای گفتگوهای واقعی تنگ می کنند.
اقناع قلب تپنده ی این فرآیند است؛ فرآیندی که از یونان باستان تا امروز دغدغه ی اندیشمندان و نظریه پردازان حوزه عمومی بوده است.
ارسطو حکیم آتنی اقناع را بر سه ضلع بنیادین استوار می سازد: اتوس (اعتبار و منش گوینده) پاتوس (برانگیختن احساس مخاطب) و لوگوس (منطق و استدلال). این سه گانه همچنان می تواند الهام بخش کنشگران سیاسی و اجتماعی در مسیر شکل گیری وفاق ملی و امید اجتماعی باشد . هر کسی که بخواهد مخاطبی را قانع کند باید پیام خود را به گونه ای تنظیم کند که شامل واقعیت ها و استدلال های منطقی (لوگوس) برانگیختن جنبه احساسی استدلال (پاتوس) و نمایش جایگاه اخلاقی و اعتبار ظاهری خود (اتوس) باشد.
واقعیت این است که در سیاست آن که سخن می گوید به همان اندازه مهم است که آن چه می گوید. منش پیشینه و صداقت گوینده زیرساخت اعتماد اجتماعی را شکل می دهد که سخن را نگه کن که دانا چه گفت و به تعبیر حضرت مولانا من ندیدم در جهان گفتگو هیچ اهلیت به از خُلق نکو.
از سوی دیگر روایت و سخنی که دل را نلرزاند ذهن را نیز درگیر نمی کند. گفت وگوی عاطفی مقدمه ای است برای همدلی اجتماعی و احیای امید جمعی. در کشاکش بحران اما این منطق است که زبان خشونت را به سکوت و گفت وگو بدل می کند. گفتاری که بر استدلال تکیه دارد به وفاق می انجامد و تعارض را به تفاهم بدل می سازد به عبارتی دیگر سخن چون به داد و خرد برنهد / دل مرد را ز آتش اندر کند
در دوره معاصر هم مفید است به یورگن هابرماس فیلسوف معاصر آلمانی اشاره شود که گفت وگو را شرط لازم زیست جهان دموکراتیک می داند و بیان می کند تنها در فضای گفت وگوی آزاد برابر و بدون سلطه می توان به اجماع عقلانی دست یافت. این رویکرد پایه گذار سرمایه اجتماعی پایدار و بسترساز اعتماد میان دولت و ملت خواهد بود.در این مسیر آن چه اهمیت دارد نه صرفاً توانایی سخن گفتن بلکه توانایی شنیدن درک متقابل و خلق معنا به صورت جمعی است.
اینکه در زیست جهان امروز ما کدام یک اضلاع سه گانه اقناع ارسطو ساییده شده است مجال گفتگوی شکننده است شاید به این دلیل است که هنوز گفتگو را یک فن می دانیم نه فلسفه زیست.
واقعیت این است که در جهان امروز مشروعیت سیاسی با اقناع و تبیین ساخته می شود نه با تکرار؛ با گفتگو احیا می شود نه با خطابه. بر این اساس فرهنگ سیاسی ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است از الگوی «تریبون و تک گو محور و یک سویه» به الگوی «اقناعی گفت وگومحور و مبتنی بر استدلال» تغییر رویکرد داد .
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "گفت وگو و اقناع مسیر اعتماد و وفاق اجتماعی" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "گفت وگو و اقناع مسیر اعتماد و وفاق اجتماعی"، کلیک کنید.